تحقیق آماده در مورد شاعر نبودن پيامبر از ديدگاه قرآن - دانلود رایگان
دانلود رایگان تحقیق آماده در مورد شاعر نبودن پيامبر از ديدگاه قرآن با فرمت ورد2003 قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها در 35 صفحه آماده چاپ و تحویل می باشد.
دانلود رایگان تحقیق آماده در مورد شاعر نبودن پيامبر از ديدگاه قرآن
عنوان : شاعر نبودن پيامبر از ديدگاه قرآن
فرمت : word - doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 35 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
چكيده: 3
شعر و موقعيت آن: 3
تعريف شعر 4
مقام و موقعيت شعر و شاعر در عصر جاهليت 6
ظهور اسلام و پيشرفت شعر 7
شعر در قرآن 8
شأن نزول آيات شريفه 10
علت اتهام شاعر بودن به پيامبر و وجه تناسب آن 13
ديدگاه قرآن 14
مطلب اول: آيا پيامبر شعر بلد بودند يا خير؟ 16
مطلب دوم. آيا پيامبر شعر سروده و انشاء فرمودهاند؟ 18
مطلب سوم. آيا پيامبر شعر و اشعار ديگران را انشاد(47) مىفرمودهاند؟ 21
مطلب چهارم. علم و اطلاع پيامبر به شعر ديگران. 22
عنايت و توجه ائمه (عليهم السلام) 25
ديدگاه قرآن در باره شاعران 27
شأن نزول آيات 27
بيان آيات 29
بيان اوصاف شاعران اسلامى: 29
پی نوشت 31
چکیده :
در نوشتار حاضر، ابتدائاً از تاريخچه شعر و تدوين آن و اينكه شعر از فطريات انسان است سخن به ميان آمده است. سپس فرق شعر را با نظم بيان نموده و آيات مربوط به شعر و شاعران را ذكر كردهايم و ضمن دسته بندى اين آيات به بيان آراى مفسران شيعه و اهل سنت پرداخته و نهايتاً مدعاى خود را با استناد به آيات و روايات به اثبات رسانده و در پايان با توجه به آيات شريفه قرآن موقعيت شاعران را نفياً و اثباتاً مطرح كرده و از مطلوبيت نفسى شعر سخن گفتهايم.
پی نوشت ها :
1 ـ نقل شده است كه حضرت آدم (ع) بعد از هبوط به زمين و موقع ديدن صحنههاى تازه اين كره خاكى چند بيت شعر انشاء كردهاند. بحارالانوار، ج 79 ص 290؛ تذكرة الشعراء، ص 18.
2 ـ چنانكه استاد دكتر سيد جعفر شهيدى چنين نوشتهاند:
از آنجا كه شعر از دو عنصر اساسى عاطفه و خيال تكوين يافته و انسان طبيعتا موجودى است عاطفى به حدى كه در حيات اجتماعى او نقش عاطفه كمتر از عقل نيست. پس ميل به شعر در انسان از همان زمانهاى پيشين وجود داشته است. بحدى كه نمىتوان گفت كدام فن بر ديگرى تقدم دارد شعر بر نثر يا نثر بر شعر. و در جاى ديگر چنين نگاشتهاند: سابقا گفتيم كه شعر گفتن از غرائز فطرى انسان است به حدى كه منع او از شعر ممكن نيست. مقاله: الشعر واثره فى الاخلاق و المجتمع.
3 ـ چنانكه حضرت زهرا سلام اللّه عليها با امام حسن و امام حسين چنين حالتى را داشتهاند... .بحار، ج 43، ص 286.
4 ـ محمد خوانسارى، منطق صورى، ص 236.
5 ـ چنانكه در تفسير روح البيان ج 7 ص 429 متعرض اين دو قسم شده و معتقد است شعر مورد نظر قرآن همان شعر منطقى است كه دستخوش وهم و خيال است. حال چه مقفى باشد و موزون يا خير فرق نمىكند. ما در مباحث بعدى متعرض كلام ايشان خواهيم شد.
6 ـ اساس الاقتباس ص 586 و 587.
7 ـ زبان و نگارش فارسى؛ تأليف جمعى از مؤلفان؛ چاپ انتشارات سمت؛ ص 145.
8 ـ اين همان تقسيم قبلى شعر است به شعر منطقى و اصطلاحى.
9 ـ همان، ص 146. به نقل از ديوان بهار، ج 2، ص 407.
10 ـ سوره شعراء 227 ـ 224.
11 ـ تاريخ ادبيات عرب؛ تأليف عبدالجليل. ترجمه. آذرتاش آذرنوش، ص 38.
12 ـ الدين و الادب، انتشارات دانشگاه تهران. دلائل الاعجاز، عبد القاهر الجرجانى، صص 18 و 19.
13 ـ الغدير، ج 2، ص 7.
14 ـ ده گفتار استاد مطهرى، ص 253.
15 ـ سير تحول قرآن صص 168. 171. 172.
16 ـ الشفاء بتعريف حقوق المصطفى، ج 1، ص 370. الوفاء بأحوال المصطفى، ج 1، ص 265. بحار الانوار، ج 18، ص 198 با اختلاف.
17 ـ قرآن در اسلام، ص 160. التمهيد، ج 4، ص 202، بنقل از سيره ابن هشام، ج 1، ص 327، 338.
18 ـ ر. ك: تفسير نمونه، ج 22، ص 444.
19 ـ سوره فصلت، آيه 13. اگر كافران از خدا اعراض كردند به آنها بگو من شما را از صاعقهاى مانند صاعقه هلاك عاد و ثمود ترسانيدم.
20 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 295. و سيره ابن هشام. ج 1، ص 313 و 314، با اندكى تغيير.
21 ـ همان، ج 17، ص 212. و همچنين المتهيد، ج 4، ص 214، با تغيير.
22 ـ تفسير التبيان، ج 9، ص 412.
23 ـ تفسير فى ظلال القرآن، ج 6، ص 245.
24 ـ بحارالانوار، ج 18، ص 168.
25 ـ تاريخ ادبيات عرب، ترجمه آذرنوش، ص 38.
26 ـ المفصل فى تاريخ العرب، ج 9، ص 119.
27 ـ الميزان، ج 19، ص 17، ترجمه فارسى ج 19، ص 33. و همچنين تفسير نمونه، ج 22، ص 443.
28 ـ تفسير مجمع البيان، ج 8، ص 674.
29 ـ ر. ك، تفسير الميزان، ج 17، ص 108. ترجمه فارسى ج 17، ص 169. و نيز تفسير احسن الحديث، سيد على اكبر قرشى ج 9، ص 103.
30 ـ تفسير كبير، فخر رازى ج 26، ص 104. انه معلم من عنداللّه فعلمه ما اراده و لم يعلمه ما لم يرد.
31 ـ تفسير التبيان، ج 8، ص 473. لانه لو علمناه ذلك لدخلت به الشبهه على قوم فى ما اتى به من القرآن و انه قدر على ذلك لما فى طبعه من الفطنة للشعر.
32 ـ ر. ك، تفسير تبيان، ج 8، ص 473. تفسير روح المعانى، جزء 23، ص 43. تفسير الجامع، ج 15، ص 51 تا 55. تفسير الجواهر، ج 7، جزء 17، ص 142.
33 ـ تعليقه بر تفسير ابوالفتوح، ج 9، ص 289 ـ آية اللّه ميرزا ابوالحسن شعرانى.
34 ـ نهج الفصاحه، حديث 118.
35 ـ ر. ك: ترجمه الميزان، ج 17، ص 17.
36 ـ الميزان، ج 17، ص 117، به نقل از تفسير القمى.
37 ـ تفسير الجامع قرطبى، ج 15، ص 51 تا 55.
38 ـ لغتنامه علاّمه دهخدا، حرف شين، ص 398. ترجمه الاتقان، ج 2، ص 386.
39 ـ اعجاز القرآن. ابوبكر باقلانى صص 80 ـ 81.
40 ـ سوره يس، آيه 69.
41 ـ سوره حاقه، آيه 41.
42 ـ تفسير روح البيان، ج 7، صص 429 و 430.
43 ـ تفسير روح البيان، ج 6، ص 315. انما رموه بالكذب فان الشعر يعبر به عن الكذب و للشاعر الكاذب.
44 ـ وليد از قضات عرب بوده و بسيارى از مشكلات عرب به دست او حل مىگردد؛ فروغ ابديت. ج 1، ص 239.
45 ـ فروغ ابديت، ج 1، ص 240. الشفاء بتعريف حقوق المصطفى، ج 1، ص 365. الوفاء بأحوال المصطفى، ج 1، ص 203، با اندكى تغيير.
46 ـ انشاد از نشد به معنى خواندن شعر است. حال گوينده خود او باشد يا شعر ديگرى را بخواند. انشاء از نشأ به معنى ايجاد كردن. كسى كه شعر بسرايد.
47 ـ ر. ك: الغدير، ج 2، ص 3.
48 ـ الميزان، ج 17، ص 117. در بين صاحب نظران نامبرده عبارت علامه نوشته شد.
49 ـ همان.
50 ـ المفصل فى تاريخ العرب، ج 9، ص 244. اما اينكه عايشه گفته شعر مبغوضترين سخنان نزد او بود بعداً خواهيم گفت اين بستگى به نوع شعر دارد. و الاّ حضرت مكرراً به اشعار شاعران اسلامى توجه و عنايت خاص داشتند.
51 ـ تفسير ابوالفتوح رازى، ج 9، ص 288.
52 ـ الغدير، ج 2، ص 4. دلائل الاعجاز، عبدالقاهر الجرجانى، ص 17.
53 ـ الغدير، ج 2، ص 7.
54 ـ همان.
55 ـ تاريخ ادبيات عرب. عبدالجليل ترجمه آذرنوش ص 65.
56 ـ الغدير، ج 2، ص 7. دلائل الاعجاز، عبد القاهر الجرجانى، ص 14، با اندكى اختلاف.
57 ـ الغدير ج 2، ص 6. التمهيد، ج 4، ص 321.
58 ـ همان. دلائل الاعجاز، عبد القاهر الجرجانى، ص 13، با اندكى اختلاف.
59 ـ راجع به انتساب اين ديوان كه حدود 1500 بيت دارد به امام على (ع) شك و ترديد فراوان وجود دارد كه در جاى خود متذكر شدهايم.
60 ـ تفسير نمونه، ج 15، ص 385. يا معشرالشيعه علموا اولادكم شعرالعبدى فانه على دين اللّه.
61 ـ تفسير نمونه، ج 18.
62 ـ ترجمه الاتقان، ملا جلال سيوطى، ج 2، ص 384 و التمهيد، ج 4، ص 49 به نقل از راغب اصفهانى.
63 ـ سفينة البحار، ج 1، ص 703. اعجاز القرآن، عبدالكريم خطيب، ج 1، ص 103.
64 ـ سوره 26 از قرآن كريم.
65 ـ اين موارد برگرفته از تفسير شريف نمونه است. ج 15، ص 378.
66 ـ الغدير، ج 2، ص 9.
67 ـ شعر و شاعرى در ايران اسلامى، ص 24، معظمه اقبالى.
68 ـ يك نفر شاعر با گفتن يك سطر شعر در ولادت فرزند فضل بن خالد برمكى سى و شش هزار «درهم» جايزه گرفت. تفسير احسن الحديث، على اكبر قرشى، ج 9، ص 106.
69 ـ قاموس قرآن، على اكبر قرشى، ج 4، ص 46.
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .